سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

زبانحال امام سجاد علیه السلام در شهر شام

شاعر : غلامرضا سازگار
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن
قالب شعر : غزل

به لب آه و به دل خون و به لب اشک بصر دارم         شدم چون شمع سوزان آب و آتش بر جگر دارم

دلم خون شد، نخندید ای زنان شام بر اشکم         که هم داغ برادر دیده، هـم داغ پدر دارم


کـنـد اخـتـر فــشانی آســمــان دیـده ام دائـم         که بر بالای نـیزه هیجده قرص قمر دارم

عدو دست مرا بست و اسیرم بُرد در کوفه         نشد تا جـسم بابایم، ز روی خاک بردارم

تمام عـمر هر جا آب بیـنم اشک می ریزم          من از لب های خشک یوسف زهرا خبر دارم

از آن روزی که ثار الله را کُشتند لب تشنه         به یاد کام خشکـش لحظه لحظه چشم تر دارم

مسافر کس چو من نَبوَد که همراهِ سرِ بابا           چهل منزل به روی ناقۀ عریان سفر دارم

از آن روزی که بالا رفـت دود از آشیان ما          دلی از خیمه های سوخته سوزنده تر دارم

همه از آب رفع تشنگی کردند غیر از من         که هرجا آب نوشم بیشتر در دل شرر دارم

اگر چشمت به آب افتاد "میثم" گریه کن بر من         که آتش در دل و جان بر لب وخون در بصردارم

نقد و بررسی

بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما با توجه به وجود ضعف محتوایی در عدم رعایت شأن اهل بیت؛ پیشنهاد می‌کنیم به منظور حفظ بیشتر حرمت و شأن اهل بیت که مهمترین وظیفه هر مداح است؛ بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید



عــدو دست مرا بست و اسیرم بُــرد در کـوفه        نـشـد تـا نـعـش بـابم را ز روی خاک بردارم